پذیرفتن مسئوولیت
شخصیت کنونی شما بر حسب انتخاب و گزینش خودتان شکل گرفته است. اگر کمرو و خجالتی هستید، ژن کمرویی را به ارث نبرده اید، بلکه آن را به عنوان خلق و خوی خویش برگزیده اید. اگر آتشی مزاج هستید، عصبیت را به عنوان یک عادت پذیرفته اید.
جیمز آلن میگوید: « اوضاع و احوال زندگی هرکس ، نمایانگر طرز فکر اوست.»
به عبارت ساده، زندگی محصول تفکر و اندیشه ماست. اگر پول کلانی به دست نمی آورید یا اگر زندگی بر وفق مرادتان نمی گذرد، به این دلیل نیست که در فلان خانواده به دنیا آمده اید، رنگ پوستتان چنین است، یا فلان کس رئیس شماست، بلکه همه چیز به باورها و نگرشهای شما بستگی دارد. برای بسیاری از مردم کار شاقی است که مسئوولیت رویدادهای زندگیشان را تماما به عهده بگیرند.
به جای اینکه بگویید: « چرا دیگران با من چنین رفتاری دارند؟»
باید بگویید: «چه کرده ام که به دیگران اجازه داده ام با من چنین رفتاری داشته باشند و چگونه می توانم به آنها بیاموزم که دیگر تحمل چنین رفتاری را ندارم.»
الینور روزولت گفته نغز و جالبی دارد. او میگوید: « هیچکس نمی تواند شما را آلت دست کند، مگر با رضایت خودتان.»
اگر مسئوولیت نابسامانیها را به گردن نگیرید، راه را برای هر تغییری سد کرده اید و باید آنقدر منتظر بمانید تا آنچه یا آنکس که با شما چنین کرده روزی به دلخواه رفتارش را با شما تغییر دهد. قبول مسئوولیت اگر چه ناگوار است، اما نیروی محرکه ای است که توانایی بهبود شرایط را در انسان پدید می آورد.
زندگی شما بازتاب ذهنیات شماست و میزان توانائیهای روحیتان را آشکار میکند.